برسوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند اموز روباه وخروس
روبه مکارو دزد وچاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
باوجود سوزو سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد ورنج وکار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود وتفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد ان آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام وهم یادت بخیر
یاد درس آب وبابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن
3065185497گاهی شانس فقط یک بار به آدم رو میاره پس باید قدرش رو دونست بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.site02.ze.cx
سلام عزیزم
خیلی ناز و تاثیر گذار بود ممنونم
مرسی
خیلی قشنگه
اما دوست عزیز مگه شما چند سالته که ایام کودکی رو یادت رفته؟؟؟؟؟؟؟
من که نگفتم یادم رفته
برا این گذاشتم که زمان ما اصلا هیچ کدوم از این داستان های زیبا و پند آموز نبود
فعلا شما برو به عشقت برس
در ضمن ایمیل www نداره
راستی اگه دوست داشتی ایمیلت هم چک کن
میشه بگی این کیه
کی کیه؟
اگه شکلک رو میگی که خوب معلومه تویی
البته ببخشید ها
من عاشق عکس بچه ناز ام خوش ام أمد ولی خدایی خوب موندی
. اگه أولین مهد کودک ایران رو هم تجربه کردی!!
ای بابا
من اینارو گذاشتم چون ما اینارو نداشتیم
خییییییلی قشنگ بود. نامرد چرا نگفتی سر کلاس به جای اون بازیه

این رو ببینیم؟
چون نامردم